ریتم آهنگ

جهت گیری ترجمه در ادبیات فارسی و عربی

جهت گیری ترجمه در ادبیات فارسی و عربی

تحوّل آغازین ادبیّات معاصر فارسی در چندین پژوهش مهم بررسی شده است. این پژوهش‌ها که با نوشته‌های «ادوارد جی براون» (Edvard G Brown)، درباره گرایش‌های ادبی معاصر آغاز شد، چندین پژوهش مهم درباره جنبه‌های خاصّ و عامّ ادبیّات فارسی را در پی آورد. این پژوهش‌ها نکته‌های زیادی درباره روزنامه‌نگاری و ابداع مقاله مطبوعاتی، ادبیّات داستانی و کوشش برای ترجمه و بازآفرینی نمایش‌نامه‌هایی به سبک اروپایی در فرهنگ ایرانی به ما آموختند. تاریخ ترجمه ادبی در ایران ظاهراً هنوز به نگارش درنیامده است، ‌امّا تاریخ‌دانان ادبیّات فارسی معاصر بر این باورند که ترجمه ‌ادبی در خلق ادبیّات و ارایه الگوهای سبکی و نمونه‌وار به نویسندگانی که قصد داشتند جایگزینی برای گونه‌های سنّتی ادبی بیابند، تأثیری بسزا داشت. دوره مشروطه نقطه تحوّل و آغازین نهضت ترجمه و اقتباس بود و در نظر برخی مانند «ورا کوبیچکوا»، رنسانس ادبی دوره مشروطه‌، گذار ایران سنّتی به معاصر را نشان می‌دهد. ترجمه‌هایی که به دست درباریان (محمّدحسن‌خان صنیع‌الدّوله) نوشته می‌شد، گرچه سبک ادبی آنها رو به پیشرفت گذاشته بود، تأثیر سلیقه‌های درباری را بازتاب می‌دهد و برای عامه مردم نوشته نشده است. ترجمه‌های اوّلیّه از آثار غربی در رعایت مشخّصات ادبی متن‌های اصلی، توجّه کامل مبذول نداشتند و اشعار فارسی را زینت‌بخش آنها می‌کردند. با همه این تفاسیر آنها ناگزیر به پیروی از سبک نوشتاری متن‌های اصلی و نگارش ساده و روان در ترجمه بوده‌اند. اگر این ترجمه‌ها وجود نداشت، ممکن بود سبک ادبی امروز که با وجود قرابت با گفتار عامیانه، از زیبایی نثر ادبی اروپایی برخوردار است، هرگز پدید نیاید (آرین‌پور، 1378: 311).

مهم‌ترین رویکرد ترجمه در ادبیّات معاصر فارسی، میزان رشد رمان‌های تاریخی است که از زمان مشروطه تا کودتای رضاخان نگاه مترجمان را به خود جلب کرده بود. آرین‌پور در این زمینه می‌گوید: «از آنجا که تنها انگیزه این نویسندگان در نوشتن رمان، خواندن رمان‌های خارجی است و خود آنها فاقد دانش جامعی از فنون رمان‌نویسی بوده‌اند، بنابراین، اغلب این ‌رمان‌ها تقلیدهایی ضعیف و بی‌محتوا بودند» (همان: 278).

از جمله این رمان‌ها، کتاب شمس و طغرا نوشته محمّدباقر خسروی در سه جلد در مورد تاریخ ایلخانان بود که در خور ترجمه به زبان‌های خارجی است. دومین رویکرد ترجمه در ادبیّات معاصر، تأثیر فرهنگ غرب است که از طریق ترجمه در بسیاری از جنبه‌های فرهنگی و اجتماعی کشور ما وارد شد. این فرهنگ در ادبیّات، هنر، نثر فارسی، شیوه نگارش، تئاتر، نمایشنامه‌نویسی، سینما و موسیقی و نیز در تفکّر فلسفی و آداب و رسوم ایرانیان دیدگاه‌های جدیدی به وجود آورده است. سومین رویکرد ترجمه، ‌تأثیر آن بر زبان فارسی است که از زمان اشکانیان و ساسانیان، در طیّ جنگ‌های ایرانیان و یونانیان، کتاب‌های علمی و فلسفی از زبان یونانی به فارسی ترجمه شد و گسترش زبان ترکی، روسی و چینی که با نفوذ و مهاجرت آنها به ایران انجام گرفت.

چهارمین رویکرد ترجمه در ادبیّات فارسی تأثیر زبان‌های اروپایی در زبان فارسی معاصر است. با گسترش روابط سیاسی، فرهنگی و علمی با کشورهای غربی، نفوذ زبان و ادبیّات آنان (نخست زبان فرانسوی و آنگاه انگلیسی) در زبان فارسی رو به فزونی گذاشت. تأثیر زبان فرانسه مربوط به گذشته است و از جنگ جهانی دوم به بعد، با گسترش فرهنگ انگلیسی و آمریکایی، ترجمه و آموزش زبان انگلیسی و یادگیری آن یکی از ارزش‌های مثبت به ‌شمار آمد. در کنار این رویکردهای مثبت، ترجمه تأثیرهای منفی و زیانباری بر دستور زبان فارسی داشت، همچون: 1ـ رواج شبه‌پسوندها؛ مانند عدم، قابل و بِلا. 2ـ رواج برخی عناصر دستوری که در گذشته بوده است، مانند فعل مجهول، مستقبل، تطابق فعل با مسندٌإلیه. 3ـ تغییر در قاعده‌های اسم جمع. این تغییرها لطمه‌های جبران‌ناپذیری به زبان و فرهنگ وارد کرد؛ از جمله مختل‌شدن ارتباط میان مردم و زبان یعنی تفهیم و تفاهمی که پایه تفاهم اجتماعی و هم‌زبانی است (ر.ک؛ اکبری و حری، 1380: 28).

عمده‌ترین عامل که در ادبیّات عرب زمینه را برای ترجمه و اقتباس فراهم ساخت، همان‌گونه که در قسمت‌های قبل بیان شد، عوامل تاریخی و ورود اروپاییان به مصر و علاقه آنها به آشنایی با رمان‌های غربی است. تأثیرپذیری و تأثیرگذاری در انواع ادبی داستان‌نویسی و نمایشنامه‌نویسی و گسترش آن در ادبیّات معاصر عربی یکی از رویکردهای ترجمه در ادبیّات عرب است، چراکه زمینه را برای اقتباس صور نگارش و اسلوب‌های ادبی از ادبیّات سایر ملل و به‌کارگیری آن در رمان‌های عربی و رواج رمان‌های تاریخی، عاشقانه و واقع‌گرایانه فراهم ساخت. موضوع نوین «عشق پاک» هم در داستان‌های اروپایی، نتیجه تماس اروپاییان با مسلمانان در خلال جنگ‌های صلیبی و مسلمانان عرب در اندلس بوده است.

میان معیارهای عشق پاک در کتاب عشق پاک آندره لوشاپلن و فُروسیت و عشق پاک عرب در کتاب الزّهره تألیف ابوبکر محمّد اصفهانی (متوفّی 269 ق./ 909م.) تشابه زیادی وجود دارد. در داستان‌نویسی از زبان حیوانات در ادبیّات معاصر عرب، احمد شوقی از چهره‌های درخشان تاریخ عرب، سرآمد همه ادیبان عرب است. او به تقلید و پیروی از اصول هنری لافونتن پرداخت و این هنر را به بهترین مرحله کمال رساند. اینها نمونه‌های اقتباس، تأثیر دوجانبه و رویکرد ترجمه در ادبیّات معاصر عرب می‌باشند (ر.ک؛ هلال، 1373: 385). یکی از مهم‌ترین مسایل در ادبیّات معاصر عرب که منجر به خلق آثار ادبی ـ انتقادی شد، وجود مبارزان و مخالفان سیاسی در جامعه بود که ادبیّات در آن دوره بحرانی سرشت سیاسی روشن‌تری می‌یابد. با پیدایش عوامل سیاسی، اغلب آثار نویسندگان، انتقادی و افشای بیدارگری‌های حاکمیّت و ستایش از تلاش انسان‌های آرمان‌خواه برای دستیابی به عدالت اجتماعی است. این روند حتّی در ترجمه هم تأثیر گذاشت و یکی دیگر از رویکردهای ترجمه در این زمان بعد از یک دوره ترجمه اصیل پای‌بندی به رعایت نوشته‌های مبدأ بود و اندیشه‌های سیاسی را که ناشی از استبداد، استعمار و خفقان سیاسی و اقتصادی جامعه عرب بود، در آن آثار منعکس کردند. با رواج نهضت ترجمه که از تأثیرها و رویکردهای مهمّ آن گسترش مضمون، تعامل،‌ اقتباس و تقلید ادبی عرب‌ها و اروپاییان بود، تغییرهای اساسی نیز در فنّ داستان‌نویسی مصر ایجاد شد و گروهی از پیروی از مکاتب رمانتیک، رئالیسم و سمبولیسم (Symbolism) نوشته‌اند که برخاسته از احساس واقعی اعراب بود (ر.ک؛ گیب، 1366: 66). داستان‌های تاریخی از تاریخ فرعون که نجیب محفوظ و عادل کامل از سرآمدان این نوع داستان‌نویسی هستند و آثاری چون رادوبیس، کفاح طیّبه (مبارزه خوب) و مَلِک من شعاع (پادشاهی از نور) را عرضه کردند و تاریخ عربی و اسلامی که جامعه را به خروج از تنگنای چهارچوب فکری ـ قومیّتی مصر و ملحق شدن به سرزمین‌های دیگر برای گسترش قومیّت عربی سوق می‌دهد. بعد از درام‌نویسی، ارتباط با واقعیّت (مکتب رئالیسم) (Realism school) آغاز شد که نجیب محفوظ اوّلین کسی بود که با مطالعه آثار فرانسوی و پیروی از اندیشه‌های واقع‌گرایانه غربی‌ها به تحلیل آن پرداخت و آن را به تمثیل و نمادگرایی مزیّن می‌کرد (ر.ک؛ طه، 1380: 402). از دیگر رویکردهای ترجمه در ادبیّات عرب، گسترش گرایش‌ها در قصّه‌نویسی نوین عرب است. گرایش تاریخی و گرایش اجتماعی دو جریان عمده در ادبیّات عرب هستند. ظلم و ستم عثمانی‌ها که توده‌های محروم جامعه را به ناامیدی سوق می‌داد، روشنفکران را بر آن داشت تا با تأثیرپذیری از کُتُب و مقاله‌های ترجمه ‌شده اروپایی و آمریکایی، مسلّح به سلاح‌ کاری ژورنالیسم (Journalism) و مطبوعات شوند تا حقارت ناشی از ظلم را بردارند.

جرجی زیدان یکی از تحلیل‌گران تاریخی سرزمین عرب است که در آثار خود مثل شارل و عبدالرحمان، عروس فرغانه و ابومسلم خراسانیحقایق را نشان داد. قصّه‌های انتقادی محمّد المویلیحی، نویسنده معاصر عرب، قصّه عیسی بن‌ هشام را که با رمان انتقادی سیاحت‌نامه ابراهیم‌بیک یکی دانست نوشت. مصطفی لطفی المنفلوطی یکی دیگر از نمایشنامه‌نویسان و داستان‌‌نویسان عرب بود که به واسطه ترجمه و بازآفرینی داستان‌های اروپایی و مطالعه آثار غربی و شرقی،‌ زبان و ادبیّات عربی و فرهنگ خود را وسعت بخشید.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”